AbiDic.com
  • دیکشنری

روی دادن


english

1 general:: occur, happen, take place

transnet.ir


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
رونویسی
رونویسی آزمایشگاهی
روکاری
روکش
روکش دار
روکش دندان
روکش دندانی
روکش صندلی
روکش کاری یونی
روکش کردن
روکشدار
روی
روی اندود کردن
روی اندودی سرد
روی داد
روی دادن
روی درهم کشیدن
روی دهنده
روی زردی
روی ساحل
روی سوخته
روی صحنه
روی طبل
روی گرفتن
روی محورگردیده
روی نشان ندادن
روی هم افتادن
روی هم چینی
روی هم رفته
روی هم ریختن

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط